چندي قبل زن جواني نزد پليس رفت و از پسر جواني به اتهام تهديد و اخاذي شكايت كرد. او گفت: مدتي قبل براي خريد به پاساژي در شمال تهران رفته بودم اما موقع برگشت يك خودروي زانتيا طوري كنار ماشينم پارك شده بود كه نميتوانستم خارج شوم. با اين حال راننده زانتيا شماره تماسش را پشت شيشه گذاشته بود و وقتي با او تماس گرفتم خيلي سريع خودش را رساند و ماشينش را جابهجا كرد.
پسر جوان خيلي معذرتخواهيكرد و كارت ويزيتش را به من داد و گفت صاحب يك طلافروشي بزرگ در منطقه اقدسيه است. او با اين كارش اعتمادم را بهخودش جلب كرد و چند روز بعد براي خريد طلا با او تماس گرفتم اما او با من در محل ديگري قرار ملاقات گذاشت و ضمن ابراز علاقه خواست تا از طريق اينستاگرام با يكديگر در ارتباط باشيم.
اين زن كه مادر 2دختر 10و 17ساله است، ادامه داد: او از طريق اينستاگرام توانست چند عكس خصوصيام را بهدست بياورد و چند روز بعد بود كه چهره واقعياش را نشان داد. ديگر خبري از آن جوان مودب و با شخصيت نبود و او شروع به تهديد كرد كه اگر به او پول ندهم تصاوير خصوصيام را منتشر ميكند. او حتي ميگفت بايد دخترم را هم نزد او ببرم. من هم از ترس آبرويم چند ميليون تومان پول به او دادم اما او باز هم دست از تهديدهايش بر نميداشت. با اينكه او گفته بود نبايد اين ماجرا را به پليس بگويم اما سرانجام به اين نتيجه رسيدم كه بهتر است از مأموران پليس كمك بگيرم.
- اخاذي 100ميليوني
بهدنبال اين شكايت مأموران با استفاده از شمارهتلفن متهم توانستند مخفيگاه او را شناسايي و وي را دستگير كنند. هر چند پسر جوان ادعا ميكرد كه بيگناه است اما وقتي مأموران به تحقيق از وي پرداختند معلوم شد كه او نهتنها از شاكي اخاذي كرده بلكه براي حدود 40زن و دختر جوان ديگر نيز دام پهن و از آنها اخاذي كرده است.
در اين شرايط از طريق شمارههايي كه در گوشي تلفن همراه متهم كشف شده بود ساير شاكيان نيز شناسايي و به پليس آگاهي دعوت شدند. با حضور شاكيان در آگاهي ابعاد تازه تري از اين پرونده بر ملا شد. آنها بعد از مواجهه حضوري با متهم جزئيات بيشتري از آنچه اتفاق افتاده بود بر ملا كردند.
اظهارات شاكيان نشان ميداد كه متهم خودش را طلافروش معرفي كرده و به آنها پيشنهاد دوستي اينستاگرامي داده اما در ادامه با بهدست آوردن تصاوير خصوصيشان از آنها اخاذي كرده است. همچنين برآوردهاي اوليه نشان ميداد كه متهم از طعمههايش حدود 100ميليون تومان اخاذي كرده است.
- دام سياه براي دختر جوان
در جريان بررسي اظهارات شاكيان، حرفهاي يكي از آنها تكاندهنده و هولناك بود. او گفت كه پسر شياد به او وعده ازدواج داده و وي را در خانهاش مورد آزار و اذيت قرار داده است. او گفت: با پسر جوان در پارك آشنا شدم. او شماره تلفنش را به من داد و گفت كه به من علاقهمند شده و قصد ازدواج دارد. او ميگفت طلافروش است و وضعيت مالي خوبي دارد.
من هم فريبش را خوردم و حرفهايش را باور كردم. وي ادامه داد: يك روز او گفت جواهراتم را برايش ببرم تا او ارزششان را تعيين كند. من هم طلاها را به خانهاش بردم اما او در آنجا من را مورد آزار و اذيت قرار داد و جواهراتم را دزديد. ادعاي اين زن از سوي متخصصان پزشكي قانوني نيز تأييد شد.
متهم در جريان تحقيقات گفت: براي اينكه توجه طعمه هايم را جلب كنم كارت ويزيتهايي چاپ كرده بودم. من زنهايي را كه سوار بر خودروهاي مدل بالا بودند تعقيب ميكردم و وقتي ماشينشان را پارك ميكردند من خودروام را طوري كنار ماشينشان قرار ميدادم كه نتوانند از پارك خارج شوند.
از سويي يكي از كارت ويزيت هايم را هم پشت شيشه ماشينم ميگذاشتم و منتظر برگشت طعمه هايم ميشدم و وقتي تماس ميگرفتند با معذرتخواهي ماشينم را بر ميداشتم و با آنها طرح دوستي ميريختم. من هيچ كدام از آنها را آزار ندادم و پولي نگرفتم. آنها خودشان پول ميدادند تا برايشان ماشين بخرم.
به اين ترتيب با افزوده شدن اتهام تجاوز به عنف به ساير اتهامات جوان شياد پرونده او براي بررسي به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد و قرار است وي بهزودي در دادگاه محاكمه شود.
نظر شما